شکستی باز یه قلبی رو ، با دردِ نازِ گفته هـــات
آتیش زدی یه عشقی رو ، با آه و سازِ خنده هات
فکر می کنی اسیرتم ، تنها و بی کار و کســـی
حرف دلت رو می زنی ، موندم توو این دلواپسی
همه حرفاتُ شنیدم ، وقتی که یادم نبــــــودی
گفتی که دوست ندارم ، تو بمیراون توو حسودی
دوست نداری با من باشی ، چقد اینُ دیر فهمیدم
با یه کسی در هوسی ،چه دردی از تو کشیــــدم
برو دیگه نمی خوامت ، زندگی با تو حرومـــه
با دو دل وابسته ای ، عشق در کنارت چه شومه
رازِ دلت رو عزیزم ، کاشکی می گفتی به دلـم
یه دنیا بدبختی رو تو ، یکدفعه ریختی رو سرم
من موندم و صد خاطره ، ساده بودم توو مکرِ تو
جدایی با جون خریدم ، راحت شدم از فکرِ تــو
جاسم ثعلبی (حسّانی ) 29/03/1391
:: برچسبها:
عشقِ شوم ,
:: بازدید از این مطلب : 2005
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3